هيچگاه از دلم نپرسيدي چقدر تو را دوست دارد...

ساخت وبلاگ

هيچگاه
هيچگاه از دلم نپرسيدي چقدر تو را دوست دارد...
هيچگاه نفهميدي که اين دل ديوانه تنها تو را ميخواهد.
هيچگاه به چشمان خيسم نگاه نکردي که قطره هاي اشک را درون آن ببيني و بفهمي چقدر اين انتظار براي به تو رسيدن سخت است...
ميگفتم لحظه اي به چشمانم خيره شو ، اما تو ميگفتي نمي توانم!
هيچگاه عشق مرا باور نداشتي و نمي دانستي که من از همه عاشقترم ، و بيشتر از همه کس دوستت دارم...
کاش مي دانستي که اين دل ديوانه ام تنها تو را دارد ، کاش لحظه اي مرا باور ميکردي و لحظه اي به درد اين دل گوش ميکردي!
نمي داني درون اين دل بي طاقتم چه ميگذرد ، نمي فهمي که از تو چه ميخواهد ، نميبيني چقدر شب و روز دلتنگ تو است....
و اي کاش از دلم مي پرسيدي چقدر تو را دوست دارد، اي کاش درون اين چشمهاي خسته ام قطره هاي اشک را ميديدي!
 

کلبه ارزوی من...
ما را در سایت کلبه ارزوی من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : yosefx7o بازدید : 49 تاريخ : سه شنبه 2 ارديبهشت 1399 ساعت: 9:44