رهگذری بودی برای دلم

ساخت وبلاگ

رهگذری بودی برای دلم ، روزهای باهم بودن کوتاه بود گلم
و حالا باید رفت ، گرچه رفتن در مرام ما نبود عزیزم
من از دلم چیزی به کسی نگفته ام ، تو هم از بی وفایی ات به کسی نگو
لحظه هایی بود که تو را کم داشتم ، امروز تو برایم خیلی زیادی...
راهی آمده ام که بی انتهاست ، تا نهایت غروب خورشید، اما دل به دریا میزنم و برمیگردم
پشت میکنم به خورشید ، به تمام آن خاطره هایی که مرا از خودم دور کردند....
راهی نمانده ، باید بروم و پشت سربگذارم غروب را...

 

کلبه ارزوی من...
ما را در سایت کلبه ارزوی من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : yosefx7o بازدید : 39 تاريخ : سه شنبه 18 ارديبهشت 1397 ساعت: 17:03