بیا در آغوشم عزیزم ، میدانم که آرامش میخواهی
بیا که من هم تشنه بوسیدنت هستم، میدانم که لبهایم را میخواهی
بیا و رها کن هر چه خستگیست از وجودت ، بیا که من هستم، همان سنگ صبورت
از لحظه ای زندگی برایم زیبا شد که تو شدی همه ی زندگی ام
اینجا من ، اگر هستم ، برای تو هستم ، اگر زنده ام، به عشق تو نفس میکشم
هر لحظه و هر روز برایم با تو ،با عشق میگذرد ، با همان حسی که دوستش داری میگذرد
با همان چشمهای زیبایت ، گاهی با دلتنگی و گاهی با آن طعم لبهایت
گاهی تو دلگیری و من آرامت میکنم ، گاهی من دلگیرم و باز هم با آن غم درونم شادت میکنم
چه کنم که ماه شبهای منی ، تو تنها دلیل بودن منی!
کلبه ارزوی من...
ما را در سایت کلبه ارزوی من دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : yosefx7o بازدید : 29 تاريخ : چهارشنبه 15 آبان 1398 ساعت: 1:26